بگذر

میگویند حرف هایت سر و ته ندارند، نفهمیدند، این ها حرف نیستند.

حسین

اخلاق که همیشه روش یکی تلپ ریده ...           کلی حرف داری اما بزنی که چی ؟  ....          فس تلپ دادی پا قلیون  ....    این طعم جوونیاس ..

رقص درد

در کشاله های پای چپ طنز، ترکشی بر جای مانده ، که می دانم با هر قدم آتشی بر نغز بودن طنز میکشد ،  امان امان امان از بعضی زهر خند ها.

laugh

مگر منطق چیست؟ خر حمالی که دیگر نیست! منطق هم یک احساس است ، بوی تعفن این دو واژه (احساس منطق) که نمیدانم وصفی ست یا اضافی ، زندگی ام را از کوری به سرافندگی کشانده.

بد کردن

ناف بعضی از ادم ها رو با یه چیزی بریدن ، که ای کاش به جای بریدن میزدن له میکردن، سنگین تر بود.

i `am tired

لوبد(جیم کری) : میدونی من ازچی خسته شدم هری؟ -از این که روزم رو یه جوری با بدبختی شب کنم ، از هیچکس بودن خسته شدم ، از همه بدتر ، از این که هیچکس رو ندارم خسته شدم.                                                                                dumb & dumber-1994

شرمندگیش موند

یه رفیقی داشتم که الان دیگه ریز نقش شده برام ، به رفاقتمون که نگا میکنم، ازش چیزی یاد نگرفتم جزء فحش پایین کمری و غر زدن و... شرمنده خودمو و خونوادم با این دوستام.

من م.شیمی

من م.شیمی گاهی در آزمایشگاه از استنشاق هرزگی مواد، که با هر چیزی آمیخته میشوند، به هر پخی ایمان می اورم، و بعد به گوش کرنای زمین فریاد می کشم.

نظم

اگه بعد آهنگ نامجو اگه از زد بازی پخش نشه حتما در نظر داشته باشین یه جا کار میلنگه.

فردای آن روز

دختر همسایه شال قرمز سرکرده ، شال قرمز ، خودش قرمز، نگاهش میکنم ، خوشگل شده.