همین شب شب شب...
يكشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۴، ۱۲:۰۲ ق.ظ
همین تولدم بود که خط نشان می کششدم ، همین روزها بود که خسته بودم.
این درد کی از جان من بیرون می ره رو نمی دونم ، و بدتر از همه نمیدونم به چه قیمتی میخاد بره بیرون ،
علی میگفت بعد امتحانات حلش می کنیم الان نباید بهش فکر کنی ، هیچ وقت نباید بهش فکر کنی...
بعضی چیز ها تاوان داره بچه ، من خوب میدونم ،
تهش میخام فقط فقط خودم باشم که تصمیم می گیرم ،
نه اینکه نمیخام مشکلاتم دیگرون حل کنن نه ابدا ، فقط این جور جیزا شخصی ان ، خیلی شخصی .
۹۴/۰۷/۱۲