روزی می رسد که می فهمیم واقعا از خاطر کسی فراموش شده ایم، اعتراف می کنم وااقعا روز سخت و سنگینی است،
ولی قابل درک ، درد دارد ، ولی چاره ای نیست،
به خصوص اگر خودتان خواسته باشد.
+ گفتم برف میباره بریم؟ ، گفت سخته جور نیست، گفتم تنها میرما ، گفت زود برگرد ، تنها رفتم بارها بارها...
+ ببار ای برف