تمام زندگیش
شنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۲، ۱۰:۰۹ ق.ظ
دست هاش تو جیباشه،
اصن نگا نمیکنه لباسش درسته ؟ یقش صافه؟ یا گوشه ی شلوارشو که کثیف کردن پاک کرده یا نه؟
از دانشگاه داره برمیگرده خونه ، خسته از شنیدن خیلی از مزخرفات از یه مشت آدم طالب چیز های نو ،
هدفوناشو محکم کرده تو گوشاش ، دست هاش تو جیباشه، آهنگ ها رو میزنه جلو ، هر آهنگ به یاد هر اتفاق،
محکم میله اتوبوس رو گرفته ، مامان ناهار چی پخته؟
پایان
این تمام زندگی اونه.
۹۲/۰۳/۰۴