متغییر

مگه همه چی ثابته؟ مگه ادم دیروز ، همون آدم دیروز ؟ حتی سر سوزن، پس انتظار رفتار دیروز رو هم از من نداشته باش. اینو یکی به اینا حالی کنه.

اینا دیگه چشونه

این دخترا باز تو خونشون تنگ میپوشن، کوتاه ، رنگی... زده حالا فلانی شده دوست دارن بیرونم همین طور باشه،  باز جهنم، ولی این پسرا دیگه چشونه؟

خام نشید

پسرا رو نمیدونم زیاد خوب نمیشناسمشون ولی به این دخترا اعتمادی نیست ،خام نشید.

عروسک های احساسی

چیه رقتی با یه طرفی دوست شدی که هر روز یه شکله هر سری شکل یه میمونه، هر دفعه که میبینیش یه مدل میپوشه، هر دفعه مدل موهاش ، رنگ موهاش یه بزکه، خلاصه قرتی؛ بعد انتظار داری طرف غمت رو هم بفهمه؟ تو شرایط خاص درکت کنه؟ تو با خودت چی فکر کردی آخه؟

نترس

چیه میترسی بترشی؟ یا یه دختر خوشگل و مهربون عین همینی که الان داری رو دیگه پیدا نکنی؟ نه بابا نترس زندگی گندتر از این حرفاست...

علم ناقص

ببین رفیق ، سالار ، اگه علم خیلی چیزهارو ثابت کرده باشه،خیلی چیزهارو هم هنوز ثابت نکرده، اینو بفهم.

یه مشت...

ببخشیدا ببخشیدا ولی یه مشت جنده عوضی، جنده های بدبخت، که برای یه پروژه یا یه جزوه ، خودشون رو به هر لاشی بازی ای میزنن؛ آخه شما بگید من بهشون چی بگم؟ +اگه فوش بالاتر از جنده هست بگید من نثارشون کنم.

طلب یاری

طرف اومده نصیحت کنه، میگه اتفاقا من تو رابطه ی 5 ام هم با این قضیه روبه رو شدم ... ماشاء الله، قربون اون دل گنده شما من برم، نمی دونستم این طور دور اطرافم افراد با تجربه هست ، وگرنه زودتر طلب یاری می کردم.

تمام زندگیش

دست هاش تو جیباشه، اصن نگا نمیکنه لباسش درسته ؟ یقش صافه؟ یا گوشه ی شلوارشو که کثیف کردن پاک کرده یا نه؟  از دانشگاه داره برمیگرده خونه ، خسته از شنیدن خیلی از مزخرفات از یه مشت آدم طالب چیز های نو ، هدفوناشو محکم کرده تو گوشاش ، دست هاش تو جیباشه، آهنگ ها رو میزنه جلو ، هر آهنگ به یاد هر اتفاق، محکم میله اتوبوس رو گرفته ، مامان ناهار چی پخته؟ پایان این تمام زندگی اونه.

حد باید خورد

خستم کردن، شایدم من بی حوصلم ، اصن یه روزای رو دارم میگذرونم که در مزخرف بودنشون حدی تعیین نشده،به هر چی دست میزنم گه میشه ، خریت آدم ها که نیاز به سنجش نداره، حد باید خورد بحث کم وبسیار نیست.